سرنوشت شما در دست کیست؟
سرنوشت شما در دست کیست؟
سرنوشت شما در دست کیست؟
نویسنده: سعید سالار کیا
پرسشنامه ای را برایتان انتخاب کردم که لازم دیدم ابتدا توضیح مختصری از کاربرد و تحلیل آن برایتان آماده سازم. موضوع بر سر این است که اعمال شما بیشتر از مسند کنترل درونی خودتان ناشی می شود یا کنترل بیرونی. مثلا آیا خودتان تصمیم گیرنده واقعی زندگی خود هستید یا همه چیزتان به نگاه ها و توجهات دیگران بستگی دارد؟ یا هیچ کدام، بلکه شاخص های دیگری که در این رابطه وجود دارد می تواند توضیح دهد که شما بیشتر تحت تاثیر چه چیزهایی در زندگی هستید؟ دو شاخصه مهم دیگر یعنی در مجموع چهار شاخصه برای فهم این موضوع که کلید رفتار ما دست کیست، وجود دارد.
این نظریه توجه بری کولینز، روان شناس دانشگاه UCLA و همکارانش را جلب کرد. آنها مقیاس رفتارهای شخصی را برای مطالعه بیشتر ایده هایشان ابداع کردند. همان طور که در آزمون و روش نمره گذاری آن مشاهده می شود، کولینز و همکارانش نتیجه گرفتند که چهار بعد مرتبط با چگونگی ارزیابی جهان توسط افراد وجود دارد که اولی، دیگر فرمان نامیده می شود. افراد دارای نمره بالا در این مقیاس احساس می کنند که باید انتظارات دیگران را برآورده سازند. عزت نفس پایین آنها باعث می شود از ترس این که مبادا با گفتن یا انجام دادن چیزی موجبات نارضایتی اطرافیان خود را فراهم آورند، دچار اضطراب شوند. در نتیجه این کنترل جهت زندگی خود، احساس ناتوانی می کنند.
دومین بعد، خود فرمان نامیده می شود و همان طور که از سوال های آزمون بر می آید، افراد دارای نمره بالا در این مقیاس یک نقشه درونی دارند که رفتار آنها را هدایت می کند. این افراد، حس روشنی از جهتی که می خواهند زندگی شان داشته باشد دارا هستند و معتقدند که منابع لازم برای رسیدن به آن را در اختیار دارند. فقدان تکلف، سومین بعد است. افراد دارای نمره بالا در این مقیاس با ویژگی هایی مثل خلاقیت و آزادمنشی توصیف می شوند. کولینز و همکارانش معتقد بودند که این افراد را می توان خود شکوفا دانست از آن جهت که انعطاف پذیری لازم برای خودانگیختگی و سازش با گسترده وسیعی از موقعیت ها را دارند. البته، افراد شکاک می توانند بگویند کسانی که در این مقیاس نمره بالا می گیرند افرادی هستند دمدمی مزاج که دغدغه یا قدرت شناخت مسایل مناسب و نا مناسب را ندارند. من فکر می کنم نمره بین صدک پنجاهم تا صدک هفتادم بهترین امتیاز است. این محدوده برای داشتن انعطاف پذیری جهت سازش با موقعیت های مختلف مطلوب است.
بالاخره، چهارمین بعد، پیش بینی پذیری رفتار است، که رفتار خود فرد و نیز رفتار دیگران را شامل می شود. افرادی که در این مقیاس نمره بالا می گیرند، به توانایی خود در معنی بخشیدن به جهان، اطمینان بیشتری دارند. صرف نظر از این که کنترل آنها درونی یا بیرونی باشد، معتقدند که زندگی آنها قابل فهم، و در نتیجه امن است. افرادی که در این مقیاس نمره پایین می گیرند، زندگی را درهم و برهم، و در نتیجه خطرناک توصیف می کنند. آنها به سختی می توانند به نتایج کارهای خود اطمینان داشته باشند.
بچه ها مظلوم ترین موجودات روی زمین هستند بچه هر حیوانی پس از کمی مراقبت بر اساس غریزه مهارت ها و شیوه های زندگی خویش را با کمک والدین خود می آموزد و بعد مسوولیت ادامه زندگی با خودش است. به نظر من روسو در کتاب امیل خود کلام تربیت فرزندانمان را تمام کرده است و این مربی بزرگ دلسوزانه از همه پدرها و مادرها خواسته به رشد طبیعی کودک کاری نداشته باشند این دستکاری های ندانسته روند رشد طبیعی آنها را مختل می کند و شما غیر مستقیم آن چیزهایی را که مربوط به حال و زندگی کنونی وی است، فقط به خاطر عجول بودن خود و نابغه شدن فرزندتان در آینده در نظر نمی گیرید و زندگی لذت بخش وی را در قالب هایی که آنها اصلا درک نمی کنند به ادا و اصولی ساختگی و ظاهرا بانزاکت تبدیل می کنید. چرا سلام نکردی؟ باید از همین الان یاد بگیری که بزرگتر یعنی چی؟ مریض می شوی، کثیف می شوی و ... او ترس را اصلا نمی شناخت، او از غریبه ها وحشت نمی کرد، راحت به همه می خندید. خیلی زود است که نگران آینده وی شوید، بهتر است نگران لذت حال وی باشیم.
البته این یک عقیده است و شاید با آن موافق نباشید ولی به نظر من یک کارگردان سینمایی با کودکان ایرانی برای نقش پذیری بیشتر از کودکان مثلا اروپایی یا آمریکایی مشکل خواهد داشت. بگذارید فرزندان ما نقش های کودکانه خود را خوب و بی دردسر و مانع اجرا کنند . زیاد آنها را کنترل نکنید. بگذارید خودشان در عالم خودشان باشند خیلی از شیرین کاری ها و ایفای نقش های کودکانه، به خاطر توجه به بزرگترها و خنده های بلند و شوک دهنده متوقف می شود و گاهی اوقات باعث خاموشی رفتارهای کودکانه آنها می گردد.یک روز خواستم به مورچه ای برای حمل بار بیست برابری وزنش کمک کنم. می دانید چه اتفاقی افتاد دانه را رها کرد و پشت سرش را هم نگاه نکرد. اگر می خواهید کودکانی خود فرمان نه دیگر فرمان داشته باشید وارد باغ کوچکشان نشوید از دور تماشا کنید و لذت ببرید. از الان خودتان را عادت بدهید که برای او ارزش و شخصیت مستقلی قایل هستید. آنهایی که خودفرمان هستند دارای عزت نقش بالایی هستند از راستگویی نمی ترسند و از حداقل اطلاعات خود حداکثر استفاده را می برند. و به احتمال زیاد استعداد هنر پیشگی دارند چون می توانند هر نقشی را تا حدودی بازی کنند، خجالتی نیستند کسی آنها را بی جهت از خندیدن، خنداندن و گریتن نترسانده است. آنها بدون ترس یاد گرفتند دلیل رفتار دیگران را از خودشان سوال کنند. به حرف های دیگران بدون استرس گوش کنند. آنها بارها تشویق شدند که حق را بپذیرند. چند هفته قبل با دوستی ملاقات داشتم. او چند ساله در یکی از کشورهای بزرگ زندگی می کرد. و می گفت در کلاس درس دختر جوانش که همیشه نگرانی زیادی نسبت به تربیت او داشته، مربیان مدرسه به نمایش فیلم مستندی پرداختند که از عاقبت دختران فریب خورده تهیه شده بود. به جزییات آن نمی پردازم ولی می خواهم به نتیجه آگاهی در تربیت اشاره کنم که دوست من می گفت دخترش از دیدن آن فیلم آن چنان به خود آمده که نسبت به خیلی از روابط حواسش را جمع کرده است. حجاب، یک نجابت، زیبایی، وجاهت، حیا و وقار به حساب می آید؛ اما آگاهی همراه با عبرت یک زیبایی و وقار درونی است. با ترس که نمی توان کسی را تربیت کرد تربیت با کنترل هم معنی نیست. شخص تربیت شده دارای کنترل درونی است و خودگردان است.
1= کاملا مخالف، 2= مخالف، 3= ممتنع، 4= موافق، 5= کاملا موافق
1- من بیشتر بر اساس معیارهای دیگران زندگی می کنم.
2- برای همسازی با دیگران و مورد علاقه واقع شدن، فقط کاری را انجام می دهم که دیگران از من انتظار دارند.
3- برای تحت تاثیر قرار دادن دیگران تظاهر می کنم، و گرنه می دانم آن طور که وانمود می کنم نیستم.
4- برای جلب رضایت دیگران، عقاید و یا شیوه انجام کارهایم را تغییر می دهم.
5- از ترس این که مبادا چیزی بگویم یا کاری بکنم که دیگران دوست ندارند، باید در مجالس و محافل مراقب باشم.
6- در کلاس یا گروه، عقیده خودم در ابراز نمی کنم زیرا می ترسم دیگران مرا یا عقیده ام را نپسندند.
7- به خاطر این که دوستانم فکر نکنند که با آنها تفاوت دارم ( یا متفاوت از آنها فکر می کنم)، در جمع آنها ساکت می مانم یا دروغ های کوچکی می گویم.
8- بر بسیاری از جنبه های رفتاری ام، کنترل اندکی دارم.
9- اغلب اوقات، میل و خواسته ام ربطی به کاری که انجام می دهم یا چیزی که می گویم ندارد.
10- در انجام امور مشکل دارم زیرا غالبا با امیال و خواسته هایم در تعارض هستند.
11- همیشه آنچه را که توصیه می کنم، به کار می بندم.
12- من اساسا در پیاده سازی طرح هایم، موفق هستم.
13- هرگز چیزی نمی گویم که بر خلاف عقیده ام باشد.
14- ضوابط رفتاری مخصوص به خودم را دارم و دقیقا بر اساس آنها عمل می کنم.
15- همه رفتارهای فرد باید در جهت دستیابی به چند هدف شخصی معین باشند.
16- بهترین شیوه این است که همیشه حقیقت را بگویی.
17- حتی در زمینه هایی که اطلاعات اندکی دارم، می توانم سخنرانی فی البداهه انجام دهم.
18- احتمالا هنرپیشه خوبی باشم زیرا می توانم هر نقشی را بازی کنم.
19- در تغییر رفتارم برای افراد یا موقعیت های متفاوت، مشکلی ندارم.
20- در مباحث غیر رسمی، اغلب از یک موضع بی طرفدار دفاع می کنم تا افراد را وادار کنم در مورد حرف هایشان بهتر فکر کنند.
21- فقط می توانم از ایده هایی که جدا به آنها اعتقاد دارم، دفاع کنم.
22- فکر می کنم پیش بینی رفتار دیگران بسیار دشوار است.
23- بسیاری از رفتارها قابل پیش بینی نیستند.
24- برخی از کارهایم که دوستانم تصمیم به انجام آن می گیرند، برای من بسیار تعجب آور است.
25- حتی پس از این که فردی را به خوبی شناختید، اغلب، رفتار او به نظرتان عجیب خواهد آمد.
26- معمولا خوب می دانم که در یک وضعیت خاص، چگونه رفتار کنم.
27- معمولا می دانم که دوستانم چه کار خواهند کرد.
28- فکر می کنم بسیاری از افراد، تا حد زیادی قابل پیش بینی هستند.
29- بعد از این که فردی را خوب شناختید، معمولا می توانید حدس بزنید که چگونه رفتار خواهد کرد.
به عنوان مثال شما می توانید حداکثر در این مقیاس 50 نمره و حداقل 10 نمره بیاورید نمره حداقل شما از حداقل نمره جدول (16) پایین تر است و همچنین نمره حداکثر شما از حداکثر نمره جدول (28) بالاتر است.
تفسیر این نمرات آن است که از نمره 10 الی 16 شما زیر صدک 15 درصدی هستید و این بدین معناست که شما دارای عزت نفسی فوق العاده ای هستید و رفتار شما تحت کنترل فرمان کسی نیست هر چه به نمره 50 درصدی جدول نزدیک شوید و به صدک 50 برسید نسبتا کنترل شما به دست دیگران تمایل پیدا خواهد کرد و نمره 22 یک آزمودنی حد طبیعی و نرمال این مقیاس است و از نمره 22 به بالا عزت نفس و استدلال فرد و دیگر کنترلی آزمودنی به سمت دیگر فرمان بودن میل می کند. تا اینکه از صدک 85 به بالا فرد نیاز به درمان دارد. همین طور در مقیاسهای دیگر مثل دیگر فرمانی و قابل پیش بینی بودن و میزان تکلف شما باید حد خود را با نمره صدک 50 درصدی مقایسه کنید.
منبع تست: آزمون های روان شناختی شخصیت/
لوییس جاندا- دکتر خدامراد مومنی/
انتشارات دانشگاه رازی کرمانشاه (4280802-0831)
منبع: هفته نامه موفقيت شماره 188
این نظریه توجه بری کولینز، روان شناس دانشگاه UCLA و همکارانش را جلب کرد. آنها مقیاس رفتارهای شخصی را برای مطالعه بیشتر ایده هایشان ابداع کردند. همان طور که در آزمون و روش نمره گذاری آن مشاهده می شود، کولینز و همکارانش نتیجه گرفتند که چهار بعد مرتبط با چگونگی ارزیابی جهان توسط افراد وجود دارد که اولی، دیگر فرمان نامیده می شود. افراد دارای نمره بالا در این مقیاس احساس می کنند که باید انتظارات دیگران را برآورده سازند. عزت نفس پایین آنها باعث می شود از ترس این که مبادا با گفتن یا انجام دادن چیزی موجبات نارضایتی اطرافیان خود را فراهم آورند، دچار اضطراب شوند. در نتیجه این کنترل جهت زندگی خود، احساس ناتوانی می کنند.
دومین بعد، خود فرمان نامیده می شود و همان طور که از سوال های آزمون بر می آید، افراد دارای نمره بالا در این مقیاس یک نقشه درونی دارند که رفتار آنها را هدایت می کند. این افراد، حس روشنی از جهتی که می خواهند زندگی شان داشته باشد دارا هستند و معتقدند که منابع لازم برای رسیدن به آن را در اختیار دارند. فقدان تکلف، سومین بعد است. افراد دارای نمره بالا در این مقیاس با ویژگی هایی مثل خلاقیت و آزادمنشی توصیف می شوند. کولینز و همکارانش معتقد بودند که این افراد را می توان خود شکوفا دانست از آن جهت که انعطاف پذیری لازم برای خودانگیختگی و سازش با گسترده وسیعی از موقعیت ها را دارند. البته، افراد شکاک می توانند بگویند کسانی که در این مقیاس نمره بالا می گیرند افرادی هستند دمدمی مزاج که دغدغه یا قدرت شناخت مسایل مناسب و نا مناسب را ندارند. من فکر می کنم نمره بین صدک پنجاهم تا صدک هفتادم بهترین امتیاز است. این محدوده برای داشتن انعطاف پذیری جهت سازش با موقعیت های مختلف مطلوب است.
بالاخره، چهارمین بعد، پیش بینی پذیری رفتار است، که رفتار خود فرد و نیز رفتار دیگران را شامل می شود. افرادی که در این مقیاس نمره بالا می گیرند، به توانایی خود در معنی بخشیدن به جهان، اطمینان بیشتری دارند. صرف نظر از این که کنترل آنها درونی یا بیرونی باشد، معتقدند که زندگی آنها قابل فهم، و در نتیجه امن است. افرادی که در این مقیاس نمره پایین می گیرند، زندگی را درهم و برهم، و در نتیجه خطرناک توصیف می کنند. آنها به سختی می توانند به نتایج کارهای خود اطمینان داشته باشند.
بچه ها مظلوم ترین موجودات روی زمین هستند بچه هر حیوانی پس از کمی مراقبت بر اساس غریزه مهارت ها و شیوه های زندگی خویش را با کمک والدین خود می آموزد و بعد مسوولیت ادامه زندگی با خودش است. به نظر من روسو در کتاب امیل خود کلام تربیت فرزندانمان را تمام کرده است و این مربی بزرگ دلسوزانه از همه پدرها و مادرها خواسته به رشد طبیعی کودک کاری نداشته باشند این دستکاری های ندانسته روند رشد طبیعی آنها را مختل می کند و شما غیر مستقیم آن چیزهایی را که مربوط به حال و زندگی کنونی وی است، فقط به خاطر عجول بودن خود و نابغه شدن فرزندتان در آینده در نظر نمی گیرید و زندگی لذت بخش وی را در قالب هایی که آنها اصلا درک نمی کنند به ادا و اصولی ساختگی و ظاهرا بانزاکت تبدیل می کنید. چرا سلام نکردی؟ باید از همین الان یاد بگیری که بزرگتر یعنی چی؟ مریض می شوی، کثیف می شوی و ... او ترس را اصلا نمی شناخت، او از غریبه ها وحشت نمی کرد، راحت به همه می خندید. خیلی زود است که نگران آینده وی شوید، بهتر است نگران لذت حال وی باشیم.
البته این یک عقیده است و شاید با آن موافق نباشید ولی به نظر من یک کارگردان سینمایی با کودکان ایرانی برای نقش پذیری بیشتر از کودکان مثلا اروپایی یا آمریکایی مشکل خواهد داشت. بگذارید فرزندان ما نقش های کودکانه خود را خوب و بی دردسر و مانع اجرا کنند . زیاد آنها را کنترل نکنید. بگذارید خودشان در عالم خودشان باشند خیلی از شیرین کاری ها و ایفای نقش های کودکانه، به خاطر توجه به بزرگترها و خنده های بلند و شوک دهنده متوقف می شود و گاهی اوقات باعث خاموشی رفتارهای کودکانه آنها می گردد.یک روز خواستم به مورچه ای برای حمل بار بیست برابری وزنش کمک کنم. می دانید چه اتفاقی افتاد دانه را رها کرد و پشت سرش را هم نگاه نکرد. اگر می خواهید کودکانی خود فرمان نه دیگر فرمان داشته باشید وارد باغ کوچکشان نشوید از دور تماشا کنید و لذت ببرید. از الان خودتان را عادت بدهید که برای او ارزش و شخصیت مستقلی قایل هستید. آنهایی که خودفرمان هستند دارای عزت نقش بالایی هستند از راستگویی نمی ترسند و از حداقل اطلاعات خود حداکثر استفاده را می برند. و به احتمال زیاد استعداد هنر پیشگی دارند چون می توانند هر نقشی را تا حدودی بازی کنند، خجالتی نیستند کسی آنها را بی جهت از خندیدن، خنداندن و گریتن نترسانده است. آنها بدون ترس یاد گرفتند دلیل رفتار دیگران را از خودشان سوال کنند. به حرف های دیگران بدون استرس گوش کنند. آنها بارها تشویق شدند که حق را بپذیرند. چند هفته قبل با دوستی ملاقات داشتم. او چند ساله در یکی از کشورهای بزرگ زندگی می کرد. و می گفت در کلاس درس دختر جوانش که همیشه نگرانی زیادی نسبت به تربیت او داشته، مربیان مدرسه به نمایش فیلم مستندی پرداختند که از عاقبت دختران فریب خورده تهیه شده بود. به جزییات آن نمی پردازم ولی می خواهم به نتیجه آگاهی در تربیت اشاره کنم که دوست من می گفت دخترش از دیدن آن فیلم آن چنان به خود آمده که نسبت به خیلی از روابط حواسش را جمع کرده است. حجاب، یک نجابت، زیبایی، وجاهت، حیا و وقار به حساب می آید؛ اما آگاهی همراه با عبرت یک زیبایی و وقار درونی است. با ترس که نمی توان کسی را تربیت کرد تربیت با کنترل هم معنی نیست. شخص تربیت شده دارای کنترل درونی است و خودگردان است.
مقیاس رفتار شخصی
1= کاملا مخالف، 2= مخالف، 3= ممتنع، 4= موافق، 5= کاملا موافق
1- من بیشتر بر اساس معیارهای دیگران زندگی می کنم.
2- برای همسازی با دیگران و مورد علاقه واقع شدن، فقط کاری را انجام می دهم که دیگران از من انتظار دارند.
3- برای تحت تاثیر قرار دادن دیگران تظاهر می کنم، و گرنه می دانم آن طور که وانمود می کنم نیستم.
4- برای جلب رضایت دیگران، عقاید و یا شیوه انجام کارهایم را تغییر می دهم.
5- از ترس این که مبادا چیزی بگویم یا کاری بکنم که دیگران دوست ندارند، باید در مجالس و محافل مراقب باشم.
6- در کلاس یا گروه، عقیده خودم در ابراز نمی کنم زیرا می ترسم دیگران مرا یا عقیده ام را نپسندند.
7- به خاطر این که دوستانم فکر نکنند که با آنها تفاوت دارم ( یا متفاوت از آنها فکر می کنم)، در جمع آنها ساکت می مانم یا دروغ های کوچکی می گویم.
8- بر بسیاری از جنبه های رفتاری ام، کنترل اندکی دارم.
9- اغلب اوقات، میل و خواسته ام ربطی به کاری که انجام می دهم یا چیزی که می گویم ندارد.
10- در انجام امور مشکل دارم زیرا غالبا با امیال و خواسته هایم در تعارض هستند.
11- همیشه آنچه را که توصیه می کنم، به کار می بندم.
12- من اساسا در پیاده سازی طرح هایم، موفق هستم.
13- هرگز چیزی نمی گویم که بر خلاف عقیده ام باشد.
14- ضوابط رفتاری مخصوص به خودم را دارم و دقیقا بر اساس آنها عمل می کنم.
15- همه رفتارهای فرد باید در جهت دستیابی به چند هدف شخصی معین باشند.
16- بهترین شیوه این است که همیشه حقیقت را بگویی.
17- حتی در زمینه هایی که اطلاعات اندکی دارم، می توانم سخنرانی فی البداهه انجام دهم.
18- احتمالا هنرپیشه خوبی باشم زیرا می توانم هر نقشی را بازی کنم.
19- در تغییر رفتارم برای افراد یا موقعیت های متفاوت، مشکلی ندارم.
20- در مباحث غیر رسمی، اغلب از یک موضع بی طرفدار دفاع می کنم تا افراد را وادار کنم در مورد حرف هایشان بهتر فکر کنند.
21- فقط می توانم از ایده هایی که جدا به آنها اعتقاد دارم، دفاع کنم.
22- فکر می کنم پیش بینی رفتار دیگران بسیار دشوار است.
23- بسیاری از رفتارها قابل پیش بینی نیستند.
24- برخی از کارهایم که دوستانم تصمیم به انجام آن می گیرند، برای من بسیار تعجب آور است.
25- حتی پس از این که فردی را به خوبی شناختید، اغلب، رفتار او به نظرتان عجیب خواهد آمد.
26- معمولا خوب می دانم که در یک وضعیت خاص، چگونه رفتار کنم.
27- معمولا می دانم که دوستانم چه کار خواهند کرد.
28- فکر می کنم بسیاری از افراد، تا حد زیادی قابل پیش بینی هستند.
29- بعد از این که فردی را خوب شناختید، معمولا می توانید حدس بزنید که چگونه رفتار خواهد کرد.
روش نمره گذاری
دیگر فرمان |
خودفرمان |
فاقد فرمان |
پیش بینی پذیر |
صدک |
28 |
24 |
17 |
26 |
85 |
تفسیر نتایج
به عنوان مثال شما می توانید حداکثر در این مقیاس 50 نمره و حداقل 10 نمره بیاورید نمره حداقل شما از حداقل نمره جدول (16) پایین تر است و همچنین نمره حداکثر شما از حداکثر نمره جدول (28) بالاتر است.
تفسیر این نمرات آن است که از نمره 10 الی 16 شما زیر صدک 15 درصدی هستید و این بدین معناست که شما دارای عزت نفسی فوق العاده ای هستید و رفتار شما تحت کنترل فرمان کسی نیست هر چه به نمره 50 درصدی جدول نزدیک شوید و به صدک 50 برسید نسبتا کنترل شما به دست دیگران تمایل پیدا خواهد کرد و نمره 22 یک آزمودنی حد طبیعی و نرمال این مقیاس است و از نمره 22 به بالا عزت نفس و استدلال فرد و دیگر کنترلی آزمودنی به سمت دیگر فرمان بودن میل می کند. تا اینکه از صدک 85 به بالا فرد نیاز به درمان دارد. همین طور در مقیاسهای دیگر مثل دیگر فرمانی و قابل پیش بینی بودن و میزان تکلف شما باید حد خود را با نمره صدک 50 درصدی مقایسه کنید.
منبع تست: آزمون های روان شناختی شخصیت/
لوییس جاندا- دکتر خدامراد مومنی/
انتشارات دانشگاه رازی کرمانشاه (4280802-0831)
منبع: هفته نامه موفقيت شماره 188
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}